پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

عشق از زبان مشاغل مختلف (طنز عشقی)

 

راننده : دیگه دارم کم کم ریپ میزنم مثل ماشینهای تصادفی شدم اگه همینطوری پیش بره باید برم زیر دست اراقچی قلبمم به روغن سوزی افتاده پدر عشق بسوزه  !


معلم ریاضی : نمیدنم چرا جواب تمام مسائلم بی نهایت میشه یا بی جواب میمونه هرچی تفریق میکنم جمع میشه هرچی جمع میکنم کم میشه از ضرب که مپرس آه !


مهندس کامپیوتر : ای آنکه مرا دی سی کرده ای و در وجودم ویروس بلاستر 2003 فرستاده ای کی دوباره من را ری پیر خواهی کرد ؟ به فریاد گرافیکم برس!


دکتر : چند سالی است که به زخم مریضانم مرحم میگذارم و از چنگال مرگ رهایشان میکنم ! کو طبیبی که به زخمم مرحم گذارد و دلم را آزاد گرداند !


ساغی : می میدهم و غم کسان میگیرم از لطف تو می کجا غمین میبینم حالا که شدم عاشق ودل در بند است می را ز شفا بیچاره ترین میبینم!


عینک فروش : اگر روزی بگویم عاشقم بر من نخندید که شغلم عاشقی دارد فراوان بسازم بهر هر چشمی من عینک ،گرفتارم کند چشمی چه آسان

نظرات 1 + ارسال نظر
majid جمعه 1 اردیبهشت 1391 ساعت 06:00 ب.ظ http://pc-amoozesh.blogsky.com

بهتون تبریک می گم واقعا وبلاگ خوبی دارین .
خسته نباشید.
خوشحال می شم منم لینک کنید.

مجیدجان ممنون ازلطفت چشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد