پیرزن گفت ما شکلات دور بادام*ها را خیلى دوست داریم! منبع:انجمن پارسیان
تعدادى پیرزن با اتوبوس عازم تورى تفریحى بودند.
پس از مدتى یکى از پیرزنان به پشت راننده زد و یک مشت بادام به او تعارف کرد راننده تشکر کرد و بادام*ها را گرفت و خورد.
در حدود ٤٥ دقیقه بعد دوباره پیرزن با یک مشت بادام نزد راننده آمد و بادام*ها را به او تعارف
کرد راننده باز هم تشکر کرد و بادام*ها را گرفت و خورد.
این کار دوبار دیگر هم تکرار شد تا آن که بار پنجم که پیرزن باز با یک مشت بادام سراغ راننده
آمد، راننده از او پرسید چرا خودتان بادام*ها را نمى*خورید؟
پیرزن گفت چون ما دندان نداریم.
راننده که خیلى کنجکاو شده بود پرسید پس چرا آن*ها را خریده*اید؟