پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

وقتی ازدواج کابوس دختران می‌شود


خیلی وقت است که به ازدواج فکر می‌کنی. ازدواج دیگر یک رویا یا یک امید نیست، برای تو حالا یک کابوس است. انگار بختکی است که افتاده است روی زندگی‌ات و دارد فرصت همه کار را از تو می‌گیرد.

  

به گزارش نامه به نقل از مجله چهار دیواری ؛ می‌خواهی تنها زندگی کنی، اما خانواده‌ات نمی‌گذارند. نه محیط خصوصی داری و نه اموال شخصی. حتی برای حقوقی که می‌گیری نیز نمی‌توانی تصمیم بگیری.مادرت در این سن، یک زن بچه‌دار و البته آزاد بود، اما تو اکنون انگار در میان هزاران قید و بند گرفتاری.

این آقا منظور دار حرفی را زد، آن آقا نگاهش پی من است، این خانم متلک گفت، آن خانم نگران است که شوهرش را بقاپم، با دوستان متاهلم رفت و آمد کنم چه فکر می‌کنند، در مهمانی حاضر شوم چه پشت سرم می‌گویند، در محل کار در مقابل سوال دیگران چه بگویم، با دلسوزی‌ها و فضولی‌ها چه کنم، با توقعات بیجا چه کنم و با هزار چیز دیگر...

این ‌پرسش‌ها هر روز در ذهنت مرور می‌شود و می‌خواهی از آنها بگریزی، اما نمی‌توانی. چون تو مجردی، آن هم یک دختر مجرد.

با خود فکر می‌کنی هیچ وقت این کابوس تمام نخواهد شد، اما دیگر خسته شده‌ای...

از فکر تا عمل

ازدواج مهم است، اما مسلما همه زندگی نیست. سهیلا مرادخانی روان‌شناس و مشاور خانواده توصیه می‌کند که نگذارید فکر تجرد زندگی شما را مختل کند. مراقب سلامت روح و جسم‌تان باشید. سعی کنید انسانی متعال و در هر زمان در بهترین وضع خود باشید.

به خودتان برسید و سعی کنید در مهارت‌های زندگی و اجتماعی ارتقا پیدا کنید.

این مشاور اعتقاد دارد یکی از دلایلی که دختران از ازدواج باز می‌مانند کم‌بودن مهارت‌های ارتباطی است و به دلیل نداشتن خودباوری و مشکل در تفهیم و تفاهم متقابل نمی‌توانند شانس ازدواج پیدا کنند.

وی با اشاره به بالابودن سطح توقعات دختران شاغل و تحصیلکرده می‌افزاید: وقتی دختری از سن معمول ازدواج فاصله می‌گیرد ناچار باید در معیارهای ازدواج خود تجدید نظر کرده کمال‌گرایی را کنار بگذارد و با وارد کردن خواستگاران طلاق گرفته یا بیوه شانس ازدواج خود را افزایش دهد.

نامزد خیالی

دختران زیادی را می‌شناسیم که با وجود مجرد بودن برای دفع مزاحمان و دست به سر کردن آنها یک حلقه نمادین به دست می‌کنند و خیلی از افراد با دیدن آن فکر می‌کنند که وی متاهل است.

اما اگر شما واقعا قصد ازدواج دارید از خیر این حلقه بگذرید و مراقب باشید که خواستگارهای واقعی را هم فراری ندهید.جلوی دوستان و آشنایان پز ندهید که شوهر نمی‌کنم و دلم نمی‌خواهد ازدواج کنم. با دوستان همدل، واقعا درد دلتان را بگویید و از معیارهایتان حرف بزنید. بگذارید پشت سرتان نگویند فلانی قصد ازدواج ندارد.

اگر هم موردی را رد کردید با حفظ آبروی آن شخص بگویید با هم همخوانی نداشتیم، نه این‌که کلا ازدواج را نفی کنید. بگذارید دوستانتان برایتان دست بالا کنند.

راحت باشید

این مشاور خانواده گذشته از همه مهارت‌های افراد معتقد است هرکسی می‌تواند با توجه به موقعیت خود شرایط مناسب برای زندگی‌اش را فراهم کند، بنابراین اگر مجرد هستید بهترین شرایط مجردی را برای خود فراهم کنید تا در یک کابوس زنده زندگی نکنید. می‌توانید برای حفظ استقلال خود و آرامش‌تان با خانواده خیلی جدی صحبت کنید و استقلال نسبی خود را به دست آورید.

سهیلا مرادخانی توصیه می‌کند اگر طعنه‌ها و فشارهای خانواده آزارتان می‌دهد و به هیچ‌وجه با وضع شما کنار نمی‌آیند در صورتی که سن زیادی دارید و استقلال همه‌جانبه خود را به دست آورده‌اید از خانواده خارج شوید، اما از آنها دور نشوید. حتی اگر شده در حد یک طبقه آن سوتر از آپارتمان خانواده.

اجازه دهید سلیقه‌تان در کدبانوگری در آپارتمانتان جلوه‌گر شود و زنانگی خود را حس کنید تا روح و روان‌تان در فضای اختصاصی خودتان آسایش گیرد. اگر شاغل نیستید و یک دختر خانه نشین شده اید مهارتی را بیاموزید و کاری را آغاز کنید، این‌گونه همکاران شما را می‌بینند و شانس ازدواج بیشتری پیدا می‌کنید.

چرا تجرد؟

تجرد چیزی نیست که روال معمول زندگی موجودات و انسان باشد، اما چرا در جامعه امروزی اینقدر آمار تجرد بالا رفته است؟

کارشناسان معتقدند در ایران افزایش ۳۰ درصدی زندگی مجردی دختران در کشور در پی گسترش پذیرش دختران در دانشگاه‌ها و مراکز علمی و اشتغال آنها در سازمان‌ها و نهادهای دولتی و خصوصی پیش آمده است.

و از آنجا که این نوع زندگی تمرین مستقیم برای زیستن است، دختران به این نوع زندگی عادت می‌کنند به‌ طوری که حتی بعد از پایان تحصیلات نیز به آن ادامه می‌دهند.

افزایش فاصله خانوادگی از نگاه فرهنگی، یافتن استقلال مالی و نبود علاقه دختران به بازگشت باعث شده هر سال تعداد آنها روند صعودی پیدا کرده و نتیجه آن بروز و تعمیق گسست نسلی شده است.

اما یک نکته بسیار مهم دراین پدیده نهفته است. پیش از این‌که مجرد ماندن و استقلال دختران را یک آسیب تلقی کنیم باید دافعه خانواده و خانواده‌دار شدن برای آنان را بررسی کنیم و سوال کنیم در خانواده و در کنار یک مرد چه اتفاقی برای این دختران می‌افتد که گروهی آزادانه ترجیح می‌دهند ازدواج نکنند یا معیارهای سختی در نظر می‌گیرند.

مریم مجد، کارشناس خانواده می‌گوید: هر گاه کارکردهای خانواده تضعیف شود جاذبه آن از دست می‌رود.

وی می‌افزاید: وقتی پدر خانواده به دخترهای خود می‌گوید: یا خرج خودتان را در آورید یا شوهر کنید و آنان خواستگاری ندارند و ناچار می‌شوند کار کنند، چندی بعد با خود می​گویند اگر قرار است کار کنیم و به پدر بدهیم، بهتر است کار کنیم و خود مستقلا استفاده کنیم. این درحالی است که خانواده‌ها اغلب از طعنه‌زدن به دخترهای مجردی که خواستگار ندارند دست برنمی‌دارند و به شوخی یا جدی آنان را طلسم‌شده، روی دست‌مانده، بدشانس​ می‌خوانند. طبیعی است در چنین شرایطی و​قتی دختر مشق استقلال می‌کند به زودی از خانواده می‌برد زیرا نه خانواده برای او حمایتگر است نه مایه آرامش.

وی می‌افزاید: در چنین خانواده‌هایی پدر با رفتار ناصحیح خود در ذهن دختر الگوی نا​مناسبی از شوهر آینده باقی می‌گذارد و همین عامل دیگری برای گریز دختران از ازدواج است و یکی از دلایل گذاشتن معیارهای سخت همین است وگرنه اگر آنچه دختر مجرد در خانواده تجربه می‌کند حمایت،​ دوستی و پذیرش باشد هرگز از آن قطع امید نمی‌کند و اگر بداند با ازدواج به آرامش و تعالی می‌رسد و زن خانواده بودن زیباترین نقش اوست برای ازدواج از همیشه راغب‌تر است.

این کارشناس خانواده تاکید می‌کند: علاوه بر تمام بازدارنده‌هایی که در مورد دختران مجرد وجود دارد حمایت آنان را نباید فراموش کنیم. دخترهایی هستند که بدون عمد برای همیشه مجرد می‌مانند. طرح 50 ماده‌ای مجلس که برای گسترش ازدواج و ازدیاد نسل است به مجردها به مثابه مجرم نگاه کرده است و حق اشتغال را از آنان گرفته است در حالی که خیلی از افراد مجرد بعد از نداشتن شانس ازدواج از حمایت خانواده محروم می‌شوند و در صورت نداشتن حمایت راهی جز بردگی جنسی و تبعیض شدید برای به دست آوردن حداقل دستمزد برای معاش باقی نمی‌ماند. بین کسی که برای خوشبختی ازدواج می‌کند و کسی که فقط برای ادامه حیات، ازدواج می‌کند فرق بسیار است.

سیاست‌های تشویقی دختران برای زندگی با خانواده‌ها از یک طرف و گسترش فرهنگ ازدواج در دوران تحصیل از سوی دیگر می‌تواند از وقوع فاصله عاطفی میان دختران و خانواده‌ها جلوگیری کند، اما در کنار آن باید در خانواده برای پذیرش دختران مجرد نیز مشوق‌هایی در نظر گرفته شود. دختر باید به خانه بخت برود نه از خانه پدر چشم بسته و تحت فشار به خانه شوهر بگریزد و خدای نکرده برای گریز از زخم زبان‌ها از چاله به چاه بیفتد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد