پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

نقدی بر رمان ((هیچ وقت اعتراف نکن ))

1 - چکیده 

رمان (( هیچ وقت اعتراف نکن)) از دسته رمان های الکترونیکی است که در این سطور نه به قصد شیوه آئین نگارش و اسکلت رمان به بررسی آن می پردازیم بلکه از لحاظ محتوایی و اثری که می تواند به خواننده القا نماید به نقد آن می نشینیم.


  

2- مقدمه

کتاب های رمان صرف نظر از جنبه سرگم کننده ای خود برای خوانندگانشان باید در نهایت آموزنده نیز باشند . چرا که برای خواندن یک رمان تک جلدی هر چقد ر هم مهارت خواننده در مطالعه کتاب فراوان باشد حداقل به یک یا دو روز زمان نیاز است از این رو بر نگارنده رمان فرض است که در نگارش اثرش جنبه آموزندگی را لحاظ نماید و بر خواننده هم فرض است که رمان را فقط به جهت سرگرمی مطالعه نکند بلکه برای یافتن حقیقتی به مطالعه رمان بپردازد،که شاید هرچقدر هم ساخته و پرداخته ذهن نگارنده باشد می توان ریشه های واقعیت را در آن اثر یافت .

3- بحث

این رمان در سایت کتاب خانه مجازی نود و هشتیا [1] که به انتشار کتاب های الکترونیکی با محوریت رمان می پردازد در اسفند ماه سال 1391منتشر شده است. نام اصلی نگارنده این رمان مشخص نیست و فقط به ذکر این مطلب که نویسنده شخصی است با نام کاربری آنیتا 77[2] بسنده شده است . از نام کاربری نویسنده می توان حدس زد که ایشان خانوم می باشند ؛ البته نحوه نگارش و جمله بندی این اثر هم خود می تواند تا حدودی درستی حدس را اثبات نماید .

داستان به بیان قسمتی از زندگی دو دختر عموحدودا" 24 ساله به نام های نفس و رزا که از قراری هم دختر خاله می باشند که با توجه به انچه که نگارنده در خصوص نحوه زندگی آن ها ارائه می دهد دارای خانواده های متمولی می باشند؛می پردازد.

پس از پایان دوره دبیرستان به قصد تحصیل در رشته باستان شناسی این دو دختر عمو که بعلت قرابت زیاد از کودکی تا زمان حال داستان روابطشان چوه دو خواهر می باشد به همراه 2 پسر خاله بزرگتر از خود به نام های رامین و رها که بعلت آنکه آن دو می خواستند در این سفر به همراه این دو دختر خاله باشند یکسال پشت کنکور مانده ؛ از دانشگاهی در مصر پذیرش می گیرند و پس از اتمام تحصیل به وطن مراجعت می نمایند.از نوع نگارش نویسنده آنچه که به ذهن خواننده خطور می کند آن است که این دو دختر در زمان تحصیل خود در مصر هم خانه ای این دو برادر که پسر خاله هایشان است مورد تجاوز قرار گرفته اند هرچند که نویسنده این مطلب را صراحتا اشاره نکرده است و اجمالا به این موضوع اشاره نموده است که تو خود بخوان حدیث مفصل زین مجمل. پس از این واقعه این دودختر دچار افسرگی شده و به ایران مراجعت می نمایند .از این ماجرا طبق تمامی اتفاقات که برای دختر ، پسرهای ایرانی می افتد پدر و مادر آخرین افرادی هستند که از موضوع اطلاع پیدا می کننداین رویه در مورد این دو دختر هم صادق است و جالب اینجاست که دوست پسر مشترک آن ها به نام سپهر از تمامی ماجرا مطلع می شودو نفر بعدی که از این موضوع اطلاع می یابد روانپزشک جوانی است بنام شهاب که این دو دختر به جهت درمان افسردگی به وی مراجعه می نمایند که باعث بروز داستان عشقی بین نفس و دکتر شهاب می گردد.

نگارنده در تمامی داستان قصد دارد که رابطه بین دختر و پسر را به نحوی توجیه نمایند حتی تا جایی پیش می رود که رابطه این دو دختر را با سپهر رابطه ای برادرانه و خواهرانه به تصویر می کشد.وی در تلاش است که برای توجیه این رابطه به بیان این مطلب بپردازد که خانواده ها هم از این ارتباط مطلع می باشند و به نحوی این دوستی منجر به دوستی خانوادگی این سه خانواده شده است . نوع تصویر گری نویسنده از روابط این افراد که بیشتر نوع رابطه زن و مرد تصویر کشیده شده در داستان های شبکه های خصوصی است را به ذهن خواننده متبادر می کند.نویسنده سعی دارد این لاقیدی و عدم توجه پدران این دو دختر به نحوه برخورد سپهر باآنها را به نوعی با رویه روشنفکری سرپوش نهد.این رابطه که شاید برای لاقید ترین خانواده های ایرانی به محرمات شرع مقدس هم شاید آنچنان پذیرفته نباشد با ورود دکتر شهاب و دکتر خشایار که منجر به ازدواج این دو دختر خاله با آن ها می شود به اوج خود میرسد.

اوج نمایش بی غیرتی در این داستان در مسافرت های خانوادگی رخ می دهد که مردان و برادران که برخورد همسران و خواهران خود را در مواجهه با دیگر مردان می بینند به راحتی از کنار نحوه برخورد آن ها با هم عبور می نمایندو در تمامی این تصویر سازی ها نویسنده در تلاش است که بر این روابط برچسب رفتار برادرانه و خواهرانه را در اوج ابتذال به روابط دختر و پسرا های نامحرم بزند.ایشان حتی در اثبات مدعای خود از خرج آبروی مقدسات هم مایه گذاشته به شکلی که در قسمتی از داستان که سپهر دچار بیماری قلبی شده است خانواده ها برای شفا گرفتن وی به مشهد مقدس به زیارت امام هشتم (ع) می روند. نویسنده با بیان این مطلب درصدد است که خانواده هارا مقید به اسلام نمایش دهد در صورتی که در کل داستان ما هیچ نوع رفتاری از آنان به نقید به آئین سلام را نمی بینیم . وی می خواهد به خواننده این مطلب را القا نماید که مسلمان بودن با نحوه زندگی غربی منافاتی ندارد یعنی می توان مسلم بود ولی نحوه زندگی غیر اسلامی باشد . مطلب دیگری که وی به ترویج آن اهتمام دارد آن است که بیان نماید مقدسات فقط در شرایط بروز مشکلات باید به آن ها توجه نمود و در سایر مراحل زندگی می توان به هر نوعی که خود می دانیم رفتار نمائیم.

4- نتیجه گیری

1-4 این رمان به قصد ترویج بی غیرتی در بین مردان ایرانی به نگارش در آمده است.

2 -4 این رمان به قصد بی اعتبار نشان دادن محرمات شرع مقدس اسلام در زندگی جاری انسان ها به نگارش در آمده است.

3 4 این رمان قصد دارد با برچسب رابطه برادرانه و خواهرانه هر نوع رابطه را ما بین دختر و پسرها توجیه نماید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد