دنبال زیرخاکی رفتن این روزها آسانتر از ترمیم دیوار فرسوده هر خانهای است، زیرا ماموران شهرداری با دیدن آثار ساخت و ساز آنقدر پیگیر ماجرا میشوند که بسیاری از شهروندان از خیر ترمیم خانه فرسوده خود میگذرند، اما در مقابل افرادی که با بیل و کلنگ به جان میراث فرهنگی کشور افتادهاند آنقدر خیالشان راحت است که شبانهروزی و خانوادگی مناطق باستانی کشور را شخم میزنند تا آنجا که برخی این مناطق را به میدان مین تشبیه کرده و میگویند هنگام عبور از این مناطق باید مراقب بود درون چالههای بیشماری که در آرزوی یافتن گنج حفر شده، نیفتاد.
حسین خردمندی (شهادت: 4/3/61)
سردار شهید محمد حسین خردمندی در خانواده ای مذهبی در اسفراین دیده به جهان گشود . هوش و استعداد بی نظیر ، حسن اخلاق و برخورد مودبانه وی همواره مورد توجه دوستان و آشنایان بود و از این رو محبوبیت زیادی کسب کرده بود. در اوایل انقلاب وی برای انجام فعالیت های بیشتر شهر خویش را به مقصد تهران ترک کرد و فعالانه در اکثر راهپیمایی ها و تظاهرات مردمی شرکت می کرد تا حدی که در انتظامات شهر تهران نقش بسزایی را ایفا می کرد. با پیروزی انقلاب بلافاصله به اسفراین برگشت و وارد سپاه پاسداران گردید و در واحد اطلاعات و عملیات سپاه فعالیت خود را شروع کرد. شهید خردمندی که حفظ دستاوردهای انقلاب را از اهم مسائل می دانست در جهت افشای چهره نفاق و گروه های ضدانقلاب نقش موثری داشت تا حدی که چندین بار از طرف منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت. با شروع جنگ تحمیلی و حضور رادمردان و جان بر کفان در صحنه های پیکار ،وی نیز خود را به میادین نبرد رسانید و در مناطق بستان و تنگه چزابه حماسه ها آفرید. این شهید والامقام در بخشی از نامه اش به خانواده چنین می نویسد :« اینجا واقعا همه قواعد نظامی و کلاسیک به هم خورده است . بچه ها در میان باران خمپاره و رگبار و مسلسل و غرش تانک و آتش توپخانه مزدوران، صف اندر صف، سنگر به سنگر و قدم به قدم به کمین نشسته اند و به پیش می تازند و عجیب است که شهادت مرز آتش و خاک و دشمن و دوست نمی شناسد... و من عهد کرده ام که تا پایان جنگ آن طرف ها نیایم و راهی که انتخاب کرده ام ، شهادت ، رهایی و آزادگی می باشد. مصداق واقعی کلام امام در مورد پاسداران و در این صحرای وسیع تماما محرومان و زجر کشیدگان و یاران صدیق امام و نسل جوان و پیران زنده دل می باشند که به خونخواهی حسین(ع) به پا خواسته اند و می خواهند مکتبی نو و نسلی نو بسازند.»وی که با تمام توان در میادین نبرد حماسه آفرید لحظه ای از عشق به شهادت و آزادگی غافل نماند و سرانجام با قلبی سرشار از ایمان و عشق و ایثارو شجاعت بر اثر تله انفجاری در یک سنگر عراقی در چهارم خردادماه 1361 به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به ملاء اعلی پرواز کرد و درس چگونگی زیستن و رفتن را به ما آموخت.
حیدرقلی خان سهام الدوله (م 1288ق)
حیدرقلی خان فرزند نجفعلی خان شادلو است که پس از جعفرقلی خان برادر خود، ایلخان شادلو و حاکم بجنورد و ملقب به حسام الدوله شد.وی بعدها به خاطر لیاقت و رشادت هایی که در دفاع از مرزهای خود در مقابل ترکمنان نشان داد به حکمرانی استرآباد، جاجرم، نردین و اسفراین دست یافت.
حیدرقلی خان در زمان حکمرانی پدر در جنگ های هرات، همراه پدر و برادرش جعفرقلی خان در کنار نظامیان دولتی جنگید و همچنین در برابر ترکمنان و مقابله با آنان در کنار پدر و برادر بود.وی در شورش سالار علیه حکومت مرکزی، همراه برادر به سالار ملحق شد، اما پس از اینکه در سال 1264ق، برادرش دست از حمایت سالار برداشت، همراه او به تهران رفت و مدتی در دارالخلافه تحت نظر بود تا اینکه مورد توجه و اطمینان ناصرالدین شاه قاجار قرار گرفت و در سال 1270ق، حکومت اردبیل و مشکین شهر از سوی ناصرالدین شاه به او واگذار شد.