پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

خدا


خدا گفت : لیلی یک ماجراست ماجرایی آکنده از من ماجرایی که باید بسازیش

شیطان گفت: تنها یک اتفاق است بنشین تا بیفتد

آنان که حرف شیطان را باور کردند نشستند و لیلی هیچ گاه اتفاق نیفتاد

مجنون اما بلند شد رفت تا لیلی را بسازد

خدا گفت : لیلی درد است درد زادنی نو تولدی ست به دست خویشتن

شیطان گفت: آسودگی ست. خیالی خوش

خدا گفت : لیلی رفتن است .عبور است و رد شدن

شیطان گفت : ماندن است. فرو رفتن در خود

خدا گفت : لیلی جستجوست. لیلی نرسیدن است و بخشیدن

شیطان گفت : خواستن است. گرفتن و تملک

خدا گفت : لیلی سخت است .دیر است و دور از دست

شیطان گفت : ساده اس. همین جایی و دم دست

و دنیا پر شد از لیلی های زود ، لیلی های ساده و و این جایی

لیلی های نزدیک لحظه ای

خدا گفت : لیلی زندگی ست ، زیستنی از نوعی دیگر

لیلی جاودانگی شد و دیگر شیطان نبود

مجنون زیستنی از نوع دیگر را برگزید و میدانست که لیلی تا ابد طول میکشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد