بند شلوار:
بند شلوارتم رفیق! ولم کنی، آبروتو می برم!
داماد خوب:
دعای یک دختر مجرد: خدایا من واسه خودم از تو هیچی نمی خوام، فقط یه داماد خوب به مادرم بده!
زن ذلیل:
یکی به رفیقش میگه: شنیدم تو ظرف شستن به زنت کمک می کنی. ای زن ذلیل! میگه خب مگه چیه؟ اونم تو رخت شستن به من کمک می کنه
کتک:
از بچه دست و دلباز می پرسن وقتی میری سر یخچال، چی میخوری؟ میگه: کتک!
کارگر افغانی:
افغانیه رو می خوان اعدام کنن، می گن حرف آخرت چیه؟ میگه کارگر نمی خوای؟
سفیدآب:
غضنفر و دوستاش کارخانه سفید آب میزنن و برای فروش بیشتر وسطش مغز گردو می ذارن!
حال گیری از سوسک:
هر وقت یه سوسک تو دستشویی دیدی با دمپایی فورا نکوب رو سرش، بی توجه از بغلش رد شو! این کارت از صد تا فحش..... براش بدتره!
تخم مرغ:
دست و دلباز به مهمونش میگه: اگه گرسنه ای مرغ هست، برم بگم برات تخم کنه؟
موهای خشک:
دانا سرشو با شامپو، ولی بدون آب می شسته! بهش میگن: چرا آب نمی ریزی؟ میگه: آخه روش نوشته مخصوص موهای خشک!!!
ژست آفتابه:
غضنفر میره دستشویی، می زنه آفتابه رو لت و پاره می کنه! بهش میگن: چرا آفتابه رو این جوری کردی؟ میگه: برام ژست گرفته بود!
مشکل زبان:
غضنفر از ژاپن بر می گرده. بهش میگن اونجا مشکل زبان نداشتی؟ میگه: من نه، ولی ژاپنی ها چرا؟
آخرین دندان:
از یارو می پرسن: آخرین دندانی که در دهان انسان در میاد، چه نام دارد؟ میگه: دندان مصنوعی!
چیپس شیرین:
غضنفر میره مهمونی. بهش پولکی میدن. وقتی داشته می رفته، میگه: چیپس هاتون شیرین بود... نگین خر بود نفهمید!
110:
غضنفر نمی تونست با 110 تماس بگیره، چون هر چی می گشت کلید 11 رو روی تلفن پیدا نمی کرد!
خش سی دی:
به غضنفر می گن چرا سی دیت اونقدر خش داره؟ میگه: آخه زیر قسمتهای مهمش خط کشیدم!
سفر خارج:
به غضنفر می گن: اگه دنیا رو بهت بدن چیکار می کنی؟ میگه: می فروشم می رم خارج!
اورست:
دست و دلباز قله اورست رو فتح کرد. بهش میگن انگیزه ات چی بود؟ میگه خدا لعنت کنه کسی رو که گفت اون بالا نذری میدن!
چشم تیزبین:
دو تا دروغگو داشتن از کنار یک کوه رد می شدن. یکی به دیگری گفت: اون مورچه رو می بینی که بالای اون کوهه؟ اون یکی هم گفت: کدوم یکی رو می گی؟ اون یکی رو که چشمش بازه یا اون یکی که چشاش بسته است؟
اعدام مجرمان:
دو تا مجرم رو داشتن اعدام می کردن. اولی مقل بید می لرزیده. دومی با خونسردی تمام میگه رفیق مگه بار اولته؟
توقع زیادی:
دست و دلباز داشته خیار پوست می کنده و هی میگفته خدایا توش موز باشه!
تریپ مشکی:
به یکی خبر میدن که بابات مرد. میگه: آخ جون... از فردا تریپ مشکی با عینک دودی
اگه بلندشم!:
غضنفر داشته یکی رو بدجور می زده و هی داد می زده کمک کمک! بهش میگن بابا تو که داری اینو می زنی، دیگه چرا کمک می خوای؟ میگه: آخه این گفته اگه بلند شم، لهت می کنم
کبریت خراب:
دانایی می خواسته یک کبریت سوخته رو روشن کنه، هرچی می زده کبریت مادرمرده روشن نمی شده. رفیقش بهش میگه: بابا خوب شاید کبریتش خرابه! دانا میگه: نه بابا، همین پنج دقیقه پیش روشن شد...
مجانی!:
از دست و دلباز می پرسن: شیرین تر از عسل چی خوردی؟ میگه ترشی مجانی!
پول تو جیبی گاوها:
از طرف بهداشت میان سر کشی گاوداری، به غضنفر می گن: شما به گاوهاتون چی میدید؟ می گه: علف! جریمش می کنن بار دوم که میان، بازم همون سوال رو می کنن، غضنفر میگه: چلوکباب می دیم! بازهم جریمش می کنن. بار سوم که میان، باز هم همون سوال رو می پرسن، غضنفر کمی فکر می کنه بعد با خوشحالی میگه: ما به گاوهامون پول تو جیبی می دیم هرچی دلشون می خواد بخرن بخورن...
پرس کارت تلفن:
غضنفر کارت تلفن می خره، فوری می ده براش پرس کنند!
عزرائیل و غضنفر:
عزرائیل میره سراغ غضنفر غضنفرم خودش رو می زنه به مردن...
ازدواج فامیلی:
غضنفر داشته بچه شو نصیحت می کرد می گفت: پسرم اگه خواستی زن بگیری، از فامیل بگیر، نگاه کن، مثلا داییت زن داییتو گرفته، عموت زن عموتو گرفته، منم که مامانتو گرفتم
کنترل تلویزیون:
حیف نون تلویزیون می خره، بعد کنترلشو پس میاره به صاحب مغازه میگه: بیا داداش این ماشین حساب توش بود ما حرومی بهمون نمیاد!
اگر آب نبود:
به غضنفر میگن: اگه آب نبود چی میشد؟ می گه: خوب هیچی، ما شنا یاد نمی گرفتیم اونوقت غرق می شدیم
خرید لامپ:
مردی میره لامپ مهتابی بخره داخل مغازه می شه، ولی چون یادش میره چی بگه، می گه: ببخشین آقا، لطفا 1متر لامپ بدین!
معتاد:
به معتادی گفتند با 47،46،45 و 48 جمله بساز گفت: چلا پنجه می کشی؟ چلا شیشه می شکنی؟ چلا هف نمی زنی؟ چلا هشتی ناراحت؟
حکایت زن:
زن تو زندگی مثل ویروسه! اگه وارد زندگی بشه:
1- جیباتو Search می کنه!
2- پولاتو Delete می کنه!
3- خانواد تو Edit می کنه!
4- ارتباط با دوستاتو Cut می کنه!
5- دفترچه تلفن موبایلتو Scan می کنه!
6- خوشیاتو Cancel می کنه!
7- آخرش هم مخت Hang می کنه!
شکسته نفسی:
غضنفر داشته دعا می کرده: خدایا منو نیامرز! ازش می پرسن چرا این جوری دعا می کنی؟ می گه دارم شکسته نفسی می کنم!
خالی بندی:
یکی داشت واسه یکی دیگه خالی می بسته، می گفت: من یه سگ دارم وقتی میاد خونه در می زنه... دومی میگه: مگه سگت کلید نداره؟
خالی بندی:
دونفر به هم می رسن اولی میگه: جات خالی... دیروز رفتم شکار، هفت تا خرگوش، چهارتا آهو و سه تا شیر شکار کردم دومی میگه: همش همین؟ اولی میگه: بابا! آخه با یک تیر مگه بیشتر از اینم میشه؟ دومی میگه: تازه تفنگ هم داشتی؟!
گلی:
غضنفر میره سوپرمارکت، می گه یه مایع ظرفشویی خوب بدین... صاحب مغازه می گه: گلی خوبه؟... غضنفر میگه: مرسی سلام می رسونه!
دوچرخه:
از غضنفر می پرسن: تو به موتور سیکلت چی میگی؟ میگه دوچرخه ی عصبانی
پنچرگیری ماشین:
غضنفر ماشینش پنچر میشه... میره از لوله اگزوز فوت میکنه... حیف نون داشته رد می شده، می گه: خره... تا صبح هم فوت کنی لاستیکت باد نمیشه... چون شیشه های ماشینت پایینه
پارک اتوبوس:
به غضنفر میگن برو این اتوبوس رو پارک کن میره صندلیهاشو در میاره جاشون درخت می کاره!