دیدی که در گریزم زین آه تلخ جان سوز
آخر نمود اسیرم این عشق شعله افروز
دیدی که در هوایت دست از نفس کشیدم
وز ترس دام چشمت دست از تو برکشیدم
شاید صدای این دل از عشق پرده برداشت
فرهاد شرمگین شد شیرین که تیشه برداشت
آخر نمودم این عشق ، عاشق تر از زلیخا
پر درد تر ز شیرین مجنون تر ز لیلا
من در طواف عشق ام حول وجود صیاد
وای از تو و نگاهت ... هر دم امان و فریاد!
هم از تو ام گریزان هم در پی ات شتابان
هم سردی نگاه و هم داغ عشق سوزان
آخر نمودم این عشق ، عاشق تر از زلیخا
پر دردتر ز شیرین مجنون تر ز لیلا
دوشنبه 15 مهر 1392 ساعت 05:13 ب.ظ