پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

بی وفایی

وه چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی؟
بیوفایی مگر چه عیبی داشت
که پشیمان شدی وفا کردی؟

 * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند

مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مگر غیر از وفا از من چه سر زد

که دل را بی وفا خواندی و رفتی

چه زود ازم خسته شدی چه زود از یاد بردی منو

چه زود یکی دیگه اومد جامو گرفت تو دل تو

بهم وفا نکردی و تیشه زدی به قلب من

منو به غم نشوندی و گذشتی از کنار من

نمیدونم به جرم عشق یه عمره که زندونیم

توی آتیش غم تو یه عمره دارم میسوزم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مستم از باده ،که مستی هم بلاست
باده ی عاشق زهر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود

کین چنین دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی
رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی
چه غریبم بی تو اینجا ای غریبه بی وفایی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دلم گرفته خدایا تو دل گشایی کن
من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای
دل گرفته ما بین و دلگشایی کن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ﻫـﺰار ﺗﺎ وﻋﺪه دادی ﻧﻴﻮﻣﺪی ﻣﺎ رو ﻛﺎﺷﺘﻲ

‫اﻳﻦ دل ﻣـﻬﺮﺑﻮﻧﻮ ﭼـﺸﻢ اﻧـﺘـﻈـﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻲ

‫ﺑـﺮای ﺑـﻲوﻓـﺎﻳـﻲ ﻫـﺰار ﺑـﻬـﻮﻧﻪ داری

‫ﻫﺰار و ﻳﻚ ﺷﻜﺎﻳﺖ از اﻳﻦ زﻣﻮﻧﻪ داری

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

سلام ای بی وفای بی مرووت / سلام ای ساز گیتار محبت

سلام کردم نگی تو بی وفائی / وگرنه ما که عاشقیم بی مرووت !!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست / تا که کام او ز عشق خود روا کنم

خود را نمیبخشم ، اگر که زین پس به عاشقان وفا کنم . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد ؟

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آخرین حرف دلم : عشق هرگز نمیمیرد مگر اینکه عشاق بی وفا باشند . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آهای رغیب بی رحم عشق منو ربودی / آخه یار بی وفا به یاد من نبودی

حالا داری به عشقت زندگیتو می سازی / غافل از این که اینجا قلبی شکستی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی!
چه خیال آب روشن که به تشنگان نمایی؟

دل خویش را بگفتم – چو تو دوست می گرفتم؛
نه عجب که خوبرویان بکنند بی وفایی!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دوست خوبه ، نه بی وفا

زندگی خوبه ، نه بی صفا

عشق خوبه ، نه بی معشوق

من خوبم ، نه بی تو !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

عزیز دلم جدائی مکن / جهان کوچکیست ، بی وفائی مکن

ببخش عاشقت را و منت گذار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی ز مهر و وفایی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چه امید بندم در این زندگانی / که در نا امیدی سر آمد جوانی

سرآمد جوانی و ما را نیامد / پیام وفایی از این زندگانی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

همه رفتند از این خانه ولی غصه نرفت ،
این یار قدیمی چه وفایــی دارد …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند

مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمیبینم / سرم قربان آن دشمن که بوئی از وفا دارد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به خیال کدامین آرزو ، صفای با تو بودن را از ما گرفتی ای بی وفا ؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو که قصد جدائی کرده بودی خیال بی وفائی کرده بودی

چرا با این دل خوش باور من زمانی آشنائی کرده بودی . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در وفا هیچ کس استاد نیست ، ولی در بی وفائی همه استادن

چطوری استاد !؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در فلسفه وفا چنین آمده است ، دل وقف شکستن است ، بیهوده نرنج . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ناه من گناه بی گناهیست / تمام هستی ام غرق سیاهیست

به هر کس دل دادم بی وفا شد / چو پابندش شدم از من جدا شد . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هر رهگذری محرم اسرار نگردد / صحرای نمکزار چمن زار نگردد

هر جا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست / هر بی سر و پا یار وفادار نگردد . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مقصود دلم مهر و وفا بود چنین گشت / گر مقصود دلم جور و جفا بود چه می شد . . . ؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو که رفتی پریشون شد خیالم / همه گفتند که من دیوانه حالم

نمیدانند که این دیوانه در فکر شفا نیست / که هرچی باشه اما بی وفا نیست . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یار دل آزار من وفا نشناسد / راستی عجب نعمتی است یار وفادار . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یار با ما بی‌وفایی می‌کند
بی‌گناه از من جدایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
جای دیگر روشنایی می‌کند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

 

وه چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی؟
بیوفایی مگر چه عیبی داشت
که پشیمان شدی وفا کردی؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یاران به خدا که بی وفایی مکنید

با عاشق دلخسته جدایی مکنید

یا آن که وفا می کنید تا آخر

یا آنکه از اول آشنایی نکنید

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن

به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد

نه چون انسان که بعد از رفتن همدم

گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ، الهی یاد نگیری هرگز تو بی وفایی ، روی گلهای نرگس با یه مداد قرمز ، هزار دفعه نوشتم : زندگی بی تو هرگز !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو را برای وفای تو دوست می دارم، و گرنه دلبر پیمانه شکن که فراوان است…

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کلاس عشق ما دفتر ندارد شراب عاشقی ساغر ندارد بدو گفتم که مجنون تو هستم هنوز آن بی وفا باور ندارد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگی است / ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت می شوند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عشق یعنی رفتن از شهر بهار / با دو چشم تر ب سوی روزگار / عشق یعنی بی وفایی های یار / عشق یعنی سالها در انتظار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بوسه ات طعم بی وفایی داشت
خنده ات رنگ بی صدایی داشت

در دو چشمت نبود تصویرم
گویی آن چشم دگر خدایی داشت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

افسوس که بشکست دلم آنکس که قبله‌گاهم بود

زین روزگار بی وفایی با من یار گرماگرم نگاهم بود

زیر باران زیر فانوس شب در این مهتاب

با اشک خود ترانه بی‌وفایی گویم ز مهتاب …

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چندی ست که بیمار وفایت شده ام / در بستر غم، چشم به راهت شده ام / این را تو بدان گر بمیرم روی / مسئول تویی که من فدایت شده ام

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی ز مهر و وفایی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

خوشا آنان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند

خوشا آنان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند . .

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به بزرگی گفتم زندگی چند بخش است ؟ گفت : دو بخش ، کودکی و پیری ، گفتم : پس جوانی چه شد ؟ گفت : با بی وفایی ساخت با عاشقی سوخت و با جدایی مرد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

من از بازی نور در وادی بی قلب ظلمت ها نمی ترسم

من از حرف جدایی ها
مرگ آشنایی ها
من از میلاد تلخ بی وفایی ها می ترسم

نبردی از وفا یک ذره بویی
به هر ساعت شوی مایل به سویی

فقط یک نکته میگویم قبول کن
عزیزم واقعا بی چشم و رویی !!!

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

دلم را مبتلایت کرده بودم

خودم را خاک پایت کرده بودم

ندانستم بی وفا هستی وگرنه

همان اول رهایت کرده بودم !

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

بی وفا!!

ایـن روزهـا نـه مـجـالـی
بـرای دلـتـنـگـی دارم
و نـه حـوصـلـه ات را..
ولـی بـا ایـن هـمـه،
گـاه گـاهـی دلـم هـوای تـو را مـیکـنـد

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

مطمئن باش ، برو …

ضربه ات کاری بود ، بی وفایی کردی..دل من سخت شکست …

و چه زشت به من و سادگیم خندیدی

به من و عشقی پاک ، که پر از یاد تو بود …

و به این قلب یتیم

که خیالم می گفت تا ابد مال تو بود …

تو برو تا راحت تر

تکه های دل خود را آرام سر هم بند زنم

بقیه در ادامه مطلب

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

آئین عشق بازی دنیا عوض شده است

یوسف عوض شده است ، زلیخا عوض شده است

آن بی وفا کبوتر جلدی که پر کشید

اکنون به خانه آمده اما عوض شده است

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

هر رهگذری محرم اسرار نگردد
صحرای نمکزار چمن زار نگردد
هرجا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست
هر بی سر و پا یار وفادار نگردد

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

رفتی دلم شکستی این دل شکسته بهتر
پوسیده رشته ی عشق از هم گسسته بهتر
من انتقــام دل را هرگــــــز نگیـــــرم از تو
این رفتــه راه ناحــق در خون نشستــــه بهتر

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

شب شرابی خوردم و مستی مرا در بر گرفت , بی وفاییت آمد به یادم , هستیم آتش گرفت.

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

بی و فایی کردی و گفتی نفرین میکنی ؟

گفتم نه …فقط از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه….

هنوزم از خدا می خواهم که هیچ کس اندازه من دوستت نداشته باشه…..

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

ببین خدایی با دلم چه کردی این کارا رو با دل دیگه کردی؟
هیچکی مثه من نازت و خریده؟ هیچکی با رویای تو پر کشیده؟
برو ولی اینو یادت بمونه تو قول دادی بی وفای دیوونه

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

هرگز نشد بیای پیشم بگیری دستای منو
بدونی من عاشقتم گوش کنی حرفای منو

تو بی وفا بودی ولی اونی که برات میمرد منم
تا زنده ام دوست دارم اینم کلام آخرم

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

گر تو را از ابلهی کردم رها ، برمن ببخش
ر سر پیمان نه بر مهر و وفا ، بر من ببخش

راه ورسم عاشقی را نا بلد چون کودکان
اشتباه و ناروا کردم خطا ، بر من ببخش

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

چه امید بندم در این زندگانی
که در نا امیدی سر آمد جوانی

سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی . . .

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

در این بازار نامردی به دنبال چه می گردی؟

نمی یابی نشان هرگز از وفا و جوانمردی

برو بگذر از این بازار ، از این مستی و طنازی

اگر چون کوه هم باشی در این دنیا تو می بازی

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

یاران به خدا که بی وفایی مکنید

با عاشق دلخسته جدایی مکنید

یا آن که وفا می کنید تا آخر

یا آنکه از اول آشنایی نکنید

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

آنقدر رسم وفا مرده که ترسم مجنون گر زنده شود یادی ز لیلی نکند

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

سکوت دردناکترین پاسخ من به بی وفایی های توست!

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

چه امید بندم در این زندگانی
که در نا امیدی سر آمد جوانی
سرآمد جوانی و ما را نیامد
پیام وفایی از این زندگانی

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

کاش هرگز در محبت شک نبود
تک سوارمهربانی تک نبود
کاش بر لوحی که بر جان دل است
واژه ی تلخ خیانت حک نبود

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

حیف این چشمهام که برای چون توی بی وفا و بی ارزشی اشک ریخت!

و چه ساده دلم که هنوزم دوست داره

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

از قدیما گفتن کوه هرگز به کوه نمیرسه بی وفایی کن ولی بدون آدم به آدم میرسه

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

یک روز فکر میکردم اگر او را با غریبه ای ببینم شهر را به اتش میکشم اما امروز برای دیدنش حاضر نیستم حتی کبریتی روشن کنم

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی ز مهر و وفایی

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

نیاز عاشقان معشوق را بر ناز می دارد
تو سر تا پا وفا بودی ، تو را من بی وفا کردم

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

اگرچه نازنینان را وفا نیست / گلستانی چو باغ آشنا نیست

اگر بر چرخ هفتم پا گذارم / دلم یک لحظه از یادت جدا نیست

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

دلتنگم آنچنان که اگر ببینمت بکام ، خواهم که جاودانه بنالم به دامنت ، خواهم که جاودانه بمانی کنار من ، ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

وقتی فهمید میخوامش ، خندید و رفت

التماس رو تو چشام دید و رفت

با تمام خوبیهام اون بی وفا

رنگ غم تو چشام پاشید و رفت

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

دل من همی داد گفتی گواهی
که باشد مرا روزی از تو جدایی
دریغا دریغا که آگه نبودم
که تو بی وفا در جفا تا کجایی

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

رفتم ، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت

راهی بجز گریز برایم نمانده بود

این عشق آتشین پر از درد بی امید

در وادی گناه و جنونم کشانده بود

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

این همه مهربونی رو از تو چطور باور کنم ؟

توو این قحط وفا که عشق ، صورت کیمیا داره

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

مرا بازیچه خود ساخت چون موسی که دریا را
فراموشش نخواهم کرد چون دریا که موسی را
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

با دلی که بویی از وفا نبرده است
جور بیکرانه و بهانه خوشتر است
در کنار این مصاحبان خودپسند
ناز و عشوه های زیرکانه خوشتر است

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

خوشا آنان که در بازار گیتی
خریدار وفا بودند و هستند
خوشا آنان که در راه رفاقت
رفیق با وفا بودند و هستند

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

شمع اگر سوخت و به پروانه وفادار نبود
من بر آنم که بسوزم به کنارت ، ای دوست

sms sms sms sms sms sms sms sms sms sms

رسم ما آوارگان ترک وفای دوست نیست

رسم ما دریا دلان خشکیدن احساس نیست

ما محبت را به نام دوست ارزان میکنیم

تا صداقت زنده است ما هم رفاقت میکنیم


.

خیانت واژه ی تلخی ست ، حقیقتی زهرآگین ،

فرود دشنه، پی در پی ، بر پیکره ی دوستت دارمها ،

هرگز تبرئه ای نیست

آنکه را که را چنین به کشتن قلب آهنگین عشق برخاست و دلی را که پژمرد …


با عشق به من به من خیانت کردی

دل دادم و تو رد امانت کردی

رفتی و چه آسوده ز من دل کندی

هر دو قلمت خورد اگر برگردی !! …


کسی که رنگ پریدگی خزان را ادراک کرده باشد به نیرنگ گل های رنگ رنگ دل نخواهد بست

به خیانتکاری چون تو دیگر هرگز اعتماد نخواهم کرد


هر که را دیدم خیانت کرد و رفت

هر که با من بود یار من نبود

هر که آمد بر دلم زخمی گذاشت

خود ندانستم از این غمها چه سود


دانه هایی از عشق کاشتم

و خوشه هایی از غم برداشتم

خیانت

تکرار

و رویش نفرت. …


هرچه ها میکنم

گرم نمیشود خاطرم

بوی تعفن خیانت از دهانم میآید

هــــــــــا….

خاطر من و

خیال تو و

خیل خیانت


 

همیشه تاریکی کریه نیست !

آبروی نور را برده این خیانت روشن.


خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ، خیانت می تواند دروغ دوست داشتن باشد ، خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ، خیانت می تواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد . (شکسپیر)


ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم

زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر خیانتت را


نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ، به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ، نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ، به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ، نمی بخشمت به خاطر زخمی که با خیانت بر وجودم تا ابد نشاندی ،


چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار خیانتش

همه وجودت له شده ….


حیران شده ی گریه ی پنهانی خویشم

آرامشی از لحظه ی طوفانی خویشم

پنهان شدی و فکر خیانت به سرم زد

شرمنده ی این حالت شیطانی خویشم ..


اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوست ، اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست ! (شکسپیر)


کاش هرگز در محبت شک نبود ، تک سوار مهربانی تک نبود ، کاش بر لوحی که بر جان دل است ، واژه تلخ خیانت حک نبود .


بی وفایی کن وفایت می کنند ، با وفا باشی خیانت می کنند ، مهربانی گرچه آیینه ی خوشیست ، مهربان باشی رهایت می کنند


هر آنکه از رفاقت دم میزند / ولی ناخودآگاه از خیانت دم میزند .


بلرزید کوه ها از غم ، خیانت را رصد کردند / میان آسمان عشق به ماه من حسد کردند

بغرید رعد ها از خشم ، شهامت خرد شد ، پوسید / قیامت کرد زمین وقتی ، ستاره ماه را دید . . .


نفرین به تو که با زیباترین نقاب به چهره دوست درامدی. نفرین بر آن مرامی که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد

نمیبخشمت


تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد …

از عاشقی تباهی

از زندگی مصیبت

از دوستی شکست و

از سادگی خیانت


مرا صد بار از خود برانی دوستت دارم ، به زندان خیانت هم کشانی دوستت دارم ، چه سود از مهر ورزیدن ، چه حاصل از وفا کردن ، مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم


 


 


که دل را بی وفا خواندی و رفتی

مگرغیراز نگاهت به چشمانم که درزد

که از ناز چشم خود ازدل گرفتی

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

قلبم گرفت عزیزم از بس که بی وفایی

تنگ غروب گم شد الماس آشنایی

خواستی ردم کنی تو یک جوری که نفهمم

یک لحظه باورم شد که من چقدر نفهمم

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

بی وفا عشق من
به خدا اشک من
می مونه رو گونه م
تا بیایی پیش من
رفتی و بعد تو
چه زجری کشیدم
هنوز تار موت و
به دنیا نمی دم

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

چه زود ازم خسته شدی چه زود از یاد بردی منو

چه زود یکی دیگه اومد جامو گرفت تو دل تو

بهم وفا نکردی و تیشه زدی به قلب من

منو به غم نشوندی و گذشتی از کنار من

نمیدونم به جرم عشق یه عمره که زندونیم

توی آتیش غم تو یه عمره دارم میسوزم

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

مستم از باده ،که مستی هم بلاست
باده ی عاشق زهر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود

کین چنین دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی
رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی
چه غریبم بی تو اینجا ای غریبه بی وفایی

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

دلم گرفته خدایا تو دل گشایی کن
من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای
دل گرفته ما بین و دلگشایی کن

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

ﻫـﺰار ﺗﺎ وﻋﺪه دادی ﻧﻴﻮﻣﺪی ﻣﺎ رو ﻛﺎﺷﺘﻲ

‫اﻳﻦ دل ﻣـﻬﺮﺑﻮﻧﻮ ﭼـﺸﻢ اﻧـﺘـﻈـﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻲ

‫ﺑـﺮای ﺑـﻲوﻓـﺎﻳـﻲ ﻫـﺰار ﺑـﻬـﻮﻧﻪ داری

‫ﻫﺰار و ﻳﻚ ﺷﻜﺎﻳﺖ از اﻳﻦ زﻣﻮﻧﻪ داری

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

سلام ای بی وفای بی مرووت / سلام ای ساز گیتار محبت

سلام کردم نگی تو بی وفائی / وگرنه ما که عاشقیم بی مرووت !!!

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست / تا که کام او ز عشق خود روا کنم

خود را نمیبخشم ، اگر که زین پس به عاشقان وفا کنم . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد ؟

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

آخرین حرف دلم : عشق هرگز نمیمیرد مگر اینکه عشاق بی وفا باشند . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

آهای رغیب بی رحم عشق منو ربودی / آخه یار بی وفا به یاد من نبودی

حالا داری به عشقت زندگیتو می سازی / غافل از این که اینجا قلبی شکستی . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی!
چه خیال آب روشن که به تشنگان نمایی؟

دل خویش را بگفتم – چو تو دوست می گرفتم؛
نه عجب که خوبرویان بکنند بی وفایی!

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

دوست خوبه ، نه بی وفا

زندگی خوبه ، نه بی صفا

عشق خوبه ، نه بی معشوق

من خوبم ، نه بی تو !

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

عزیز دلم جدائی مکن / جهان کوچکیست ، بی وفائی مکن

ببخش عاشقت را و منت گذار

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی ز مهر و وفایی

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

چه امید بندم در این زندگانی / که در نا امیدی سر آمد جوانی

سرآمد جوانی و ما را نیامد / پیام وفایی از این زندگانی . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

همه رفتند از این خانه ولی غصه نرفت ،
این یار قدیمی چه وفایــی دارد …

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند

مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمیبینم / سرم قربان آن دشمن که بوئی از وفا دارد . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

به خیال کدامین آرزو ، صفای با تو بودن را از ما گرفتی ای بی وفا ؟

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

تو که قصد جدائی کرده بودی خیال بی وفائی کرده بودی

چرا با این دل خوش باور من زمانی آشنائی کرده بودی . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

در وفا هیچ کس استاد نیست ، ولی در بی وفائی همه استادن

چطوری استاد !؟

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

در فلسفه وفا چنین آمده است ، دل وقف شکستن است ، بیهوده نرنج . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

ناه من گناه بی گناهیست / تمام هستی ام غرق سیاهیست

به هر کس دل دادم بی وفا شد / چو پابندش شدم از من جدا شد . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

هر رهگذری محرم اسرار نگردد / صحرای نمکزار چمن زار نگردد

هر جا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست / هر بی سر و پا یار وفادار نگردد . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

مقصود دلم مهر و وفا بود چنین گشت / گر مقصود دلم جور و جفا بود چه می شد . . . ؟

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

تو که رفتی پریشون شد خیالم / همه گفتند که من دیوانه حالم

نمیدانند که این دیوانه در فکر شفا نیست / که هرچی باشه اما بی وفا نیست . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

من ندانستم از اول که تو بی مهرو وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

یار دل آزار من وفا نشناسد / راستی عجب نعمتی است یار وفادار . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

یار با ما بی‌وفایی می‌کند
بی‌گناه از من جدایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
جای دیگر روشنایی می‌کند

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

وه چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی؟
بیوفایی مگر چه عیبی داشت
که پشیمان شدی وفا کردی؟

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

یاران به خدا که بی وفایی مکنید

با عاشق دلخسته جدایی مکنید

یا آن که وفا می کنید تا آخر

یا آنکه از اول آشنایی نکنید

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن

به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد

نه چون انسان که بعد از رفتن همدم

گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ، الهی یاد نگیری هرگز تو بی وفایی ، روی گلهای نرگس با یه مداد قرمز ، هزار دفعه نوشتم : زندگی بی تو هرگز !

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

تو را برای وفای تو دوست می دارم، و گرنه دلبر پیمانه شکن که فراوان است…

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

کلاس عشق ما دفتر ندارد شراب عاشقی ساغر ندارد بدو گفتم که مجنون تو هستم هنوز آن بی وفا باور ندارد

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگی است / ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت می شوند

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

عشق یعنی رفتن از شهر بهار / با دو چشم تر ب سوی روزگار / عشق یعنی بی وفایی های یار / عشق یعنی سالها در انتظار

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

بوسه ات طعم بی وفایی داشت
خنده ات رنگ بی صدایی داشت

در دو چشمت نبود تصویرم
گویی آن چشم دگر خدایی داشت

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

افسوس که بشکست دلم آنکس که قبله‌گاهم بود

زین روزگار بی وفایی با من یار گرماگرم نگاهم بود

زیر باران زیر فانوس شب در این مهتاب

با اشک خود ترانه بی‌وفایی گویم ز مهتاب …

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

چندی ست که بیمار وفایت شده ام / در بستر غم، چشم به راهت شده ام / این را تو بدان گر بمیرم روی / مسئول تویی که من فدایت شده ام

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی ز مهر و وفایی

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

خوشا آنان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند

خوشا آنان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند . .

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

به بزرگی گفتم زندگی چند بخش است ؟ گفت : دو بخش ، کودکی و پیری ، گفتم : پس جوانی چه شد ؟ گفت : با بی وفایی ساخت با عاشقی سوخت و با جدایی مرد

. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .

مگرغیراز نگاهت به چشمانم که درزد

که از ناز چشم خود ازدل گرفتی

بقیه در ادامه مطلب

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قلبم گرفت عزیزم از بس که بی وفایی

تنگ غروب گم شد الماس آشنایی

خواستی ردم کنی تو یک جوری که نفهمم

یک لحظه باورم شد که من چقدر نفهمم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

بی وفا عشق من
به خدا اشک من
می مونه رو گونه م
تا بیایی پیش من
رفتی و بعد تو
چه زجری کشیدم
هنوز تار موت و
به دنیا نمی دم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

قرارمان باران بود

قرارمان باران بود

ساعت دلدادگی

کنار عشق

یادت هست ؟!

من آمدم

باران هم

و رنگین کمان

برای عشق

تمام قطره ها را

در انتظارت قدم زدم

و خیابان را

تا تمام شهر

به جستجوی تو بردم

تو امّا نیامدی

نمی دانم اشک بود یا باران

چیزی بر گونه ام سر می خورد

و روی کفش ها یم می چکید

که می گفت

تو در خواب من جا مانده ای

و من ...

چشم هایم را

به ملاقات آورده بودم !

همیشه ...

این گونه از رؤیای تو

تنها

به خانه بر می گردم