برزن: ریشه تاریخی کلمه زن ، بر + زن ، زن برتر ، زن برتر از مرد ، هر زنی
راهزن: راننده ای که مونث باشد (مثال : راهزن کامیون ، راهزن اتوبوس ، راهزن وانت ، راهزن تاکسی ، راهزن موتور ؛ راهزن الاغ)
ظنین: در متون تاریخی به صورت زنین آمده است ، جمع مکسر زن ، زنها
زنجان: سرور ، همان زن اس به شیوه صمیمانه ، چیزی که همه مردها مجبورند بگویند
نازنین: مرد ، نا+زن+این(این یارو که زن نیست)، یک نوعفحش رکیک ، عبارتی برای تحقیر جنس دوم
مرزنگوش: کاربرد خاصی ندارد اما با توجه به ریشه تاریخی آن (مرد + زن + گوش) نتایج زیر برداشت می شود:
1. مردی که به حرف زنش گوش می کند.
2. زنی که گوش مردش را می کشد.
3. مردی که گوش زنش گوشواره می کند.
4. ...
زنگوله: مرد خرفت ، هر مردی ، یکی از کسانی که زنها به راحتی گولشان می زنند.
زنبیل: نیروی امنیتی اجتماعات زنانه ، زنی که با بیل دفاع می کند ، گاهی در معانی زن کشاورز نیز آمده است
کف زن: زن کار درست ، خانمی که همه را در کف می گذارد.
زنبور: ترجمه تحت الفظی لغات در زبان انگلیسی
زندان: (به فتح ز)محل اجتماعات بانوان ، ردیف اول کلاس
زندان انفرادی الکترونیک: پشت میز کامپوتر حاوی یاهو مسنجر
یکشنبه 16 بهمن 1390 ساعت 01:23 ب.ظ