پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

پارسی71

سایتی برای تمامی طعم ها!

پسر شهید اندرزگو از پدرش می‌گوید

پسر شهید اندرزگو از پدرش می‌گوید

ایشان یک جمله معروف داشتند که چندین بار در میان دوستان تکرار کرده بودند. همیشه می‌گفتند «من هرگز زنده دستگیر نمی‌شوم.»


خیلی شبیه پدرش شده است هم ظاهرش، هم افکارش و هم تواضعش. 33 سال از شهادت پدر می‌گذرد و حجت الاسلام سید مهدی اندرزگو فرزند بزرگ شهید سید علی اندرزگو که در آن زمان شش ساله بوده، حتی حالا که پا به 40 سالگی گذاشته است، جای خالی‌اش را احساس می‌کند.
بهانه گفت‌وگوی ما با پسر شهید اندرزگو، چاپ برخی متون درباره زندگی اوست که به نظر می‌آید در بخش‌هایی از حقیقت فاصله گرفته ‌است.
«آقای اندرزگو مطالبی را درباره پدرتان مطالعه می‌کردم که از صحت‌شان مطمئن نیستم و مایلم با مرور بخشی از خاطرات ایشان، درباره‌شان صحبت کنیم. برای مثال من شنیده‌ام که ایشان مدتی در دوران کودکی یا نوجوانی ترک تحصیل کرده بودند، آیا این موضوع درست است؟
خیر، پدرم هرگز ترک تحصیل نکردند، بلکه شب‌ها درس می‌خواندند و روزها در مغازه نجاری کار می‌کردند و سپس به دلیل علاقه به مسائل دینی تصمیم گرفتند، تحصیلات حوزوی داشته باشند.
این درست است که ایشان از خانواده فقیری بودند؟

این هم درست نیست. پدرم از خانواده‌ای با سطح متوسط اقتصادی و اعتقادات مذهبی بود با 3 برادر و 3 خواهر. پدرشان در بازار کار می‌کردند و ساکن محله دروازه غار بودند.

درست است که ایشان چندین بار دستگیر شدند و چون بازجویی‌های ساواک به نتیجه نرسید، آزادشان کرد؟

پدرم هرگز دستگیر نشدند. ایشان یک جمله معروف داشتند که چندین بار در میان دوستان تکرار کرده بودند. همیشه می‌گفتند «من هرگز زنده دستگیر نمی‌شوم.» پدرم نمی‌خواستند زنده به دست ساواک بیفتند. همیشه متواری بودند و ما هم همراه شان به شهرهای مختلف می‌رفتیم.»

مشروح این گفت وگو را فردا پنجشنبه در روزنامه جام جم بخوانید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد