جوک بامزه
به غضنفر میگن : دو دو تا ؟ میگه : پس چند تا ؟؟
***
غضنفر میره بدنسازی مربیه میگه : هفته ی اول بدن درد داری…غضنفر میگه : پس من از هفته ی دوم میام
***
غضنفر تو خیابون میبینه نوشتن : سیو همان سیب است ..میگه :دروغ میگن پدرسگا..خودم خوردم صابون بود
***
از
غضنفر می پرسن که امتحان رانندگی چطور بود؟ میگه: خوب بود ولی جناب
سروانه یک کمی مذهبی بود. میگن : تو از کجا فهمیدی؟ میگه, آخه هر طرف می
پیچیدم میگفت یا حسین! یا ابوالفضل العباس ، یا فاطمه زهرا یا علی
***
غضنفر زنگ میزنه به پیتزایی… میگه: ببخشین میخواستم یک پیتزا سفارش بدم. طرف میگه: به نام؟ غضنفر میگه: ایلده ببخشین. بنام خدا، میخواستم یک پیتزا سفارش بدم
***
به غضنفر میگن:اگه تو دریا بیفتی وهیچ درخت یا جزیره ای نباشه که بهش پناه ببری چیکار می کنی؟ میپه:میرم بالای درخت!میگن بابا هیچی نیست که بری روش! غضنفر میگه:مجبورم…می فهمی؟؟مجبورم!!!
***
یه روز غضنفر میره مهمونی بهش پولکی میدن. وقتی داشته میرفته میگه چیپس هاتون شیرین بود…نگین خر بود نفهمید
***
غضنفر
میره توی ساحل داغ می خوابه یه لاحاف کلفت هم میندازه روی خودش, یه یارو
داشته رد میشده میگه, آقا شما ترکین؟ غضنفر عصبانی از زیر لاحاف میاد بیرون
میگه چیه؟ از زیر لاحاف هم معلومه؟
***
غضنفر
می ره کلانتری میگه : جناب سروان من از همسایه مون شکایت دارم .. سروان
میگه چرا ؟ غضنفر : آخه به من میگه گوه زیادی نخور … سروان : غلط کرده برو
هر چی دلت می خواد بخور
***
به غضنفر میگن سوره توحید رو تفسیر کن… میگه: ایلده ظاهرا قفل رو دادن به احد، احد داده به صمد، صمد دیگه ویلکن نبوده… قفل رو برده کفر احد رو در آورده
***
می دونین ترکا به آسانسور چی میگن ؟ تاکسی دیواری
***
غضنفر با نامزدش میره کافی شاپ ، گارسون میاد میگه : چی میل دارید براتون بیارم؟ دختره میگه : دوتا کافه گلاسه لطفاً . غضنفر با عجله میگه : دوتا هم واسه من بیارین
***
از غضنفر می پرسند چرا پرنده ها زمستان از شمال به جنوب پرواز می کنن ؟ میگه : آخه من امتحان کردم….. پیاده خیلی راهه
***
غضنفر میره سینما فیلم ترسناک میبینه..همه فرار میکنن جز غضنفر..ازش میبرسن تو جرا هنوز نشستی میکه دست به من نزنید من ریدم
***
غضنفر میره مسجد وقتی میاد بیرون میبینه کفشش نیست میگه 4 حالت داره 1 نیامدم 2بدون کفش اومدم 3 اومدم رفتم 4 بعدن میام
***
به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت ابوالفضل رو می کنه!!!
***
غضنفر زنگ میزنه به دوست دخترش..دختره میگه: وای که چقدر لهجت بده! غضنفر میگه: گطع کن دوباره میجیرم
***
غضنفر تو اتوبوس پر جمعیت پیله کردهبود به راننده و مرتب در گوش راننده حرف میزدراننده هم بهش میگفت : برو بشین سر جات آخرش مسافرها به راننده میگن : آقای راننده به حرفش گوش کن شاید کاری داره .راننده میگه:نه بابا اومده به من میگه :چپ کن یه کم بخندیم
***
غضنفر
میره خواستگاری بابای عروس بهش میگه اون گلیکه زدی به یقهات خارش اذیتت
نمیکنه ؟ غضنفر میگه خارش که نه ولی گلدونش که تو شلوارمه خیلی اذیتم میکنه
***
غضنفر 2 تا سیگار تو دهنش گرفته بودداشت می کشید ازش می پرسن چرا 2تا سیگار میکشی میگه یکی واسه خودم یکی هم به یاد دوستم که زندونه.بعد از یه مدتی میبینن داره یه دونه می کشه بهش میگن حتما دوستت از زندان آزاد شده میگه نه خودم ترک کردم
***
به غضنفر میگن: با «نجیب» جمله بساز. میگه: یه شلوار خریدم نه جیب جلو داره نه جیب عقب!
***
به غضنفر میگن چرا ترک شدی؟ میگه از دزدی که بهتره!
***
یه غضنفر میره کتاب فروشی به یارو میگه آقا شما کتاب ترک دانا دارین؟ یارو میگه نه عزیز، من کتابهای تخیلی ندارم!
***
میگن بعد از زلزله بم، یه کرده زنگ میزنه وزارت کشور و مسئولیت زلزله رو به عهده میگیره!
***
یه سوسکه مست میکنه میرسه به یه دمپایی میگه : د ِ بزن لا مصب….!!!
***
به غضنفر میگن: چند تا حیوون نام ببر که پرواز کنه. میگه: کبوتر، کلاغ، خر! بهش میگن: بابا خر که پرواز نمیکنه! میگه: بابا خره دیگه، یهو دیدی پرواز کرد!
