خنگه هزار تومن میندازه صندوق صدقات، تا غروب وامیسته اونجا هرکی میاد پول بندازه میگه آقا برو من حساب کردم
اصفهانیه تو مسابقه رالی شرکت می کنه تو راه مسافرکشی می کنه
خنگه تو هواپیما بوده خلبان اعلام میکنه:مسافرین عزیز تا 45 دقیقه دیگه درفرودگاه مهراباد میشینیم. اون وقت خنگه میگه ,ای وای اگه میدونستم اینقدر نزدیکه پیاده میرفتم
به خنگه میگن: اگه رییس جمهور بشی اولین کاری که میکنی چیه؟ میگه: اول از همه، دست خودم رو تو شرکت نفت بند میکنم.
خنگه در یخچالش کنده میشه....جاش پرده میزاره.
خنگه میخواسته به دختره تیکه بندازه میگه در قلب منی هرگز