این روزها بازار فحش دادن در استادیومها داغ داغ
است. البته خوشبختانه هیچکدام از شهرها و استانها در این زمینه کم
نیاورده و روز به روز از شعارها و فحشهای آبدارتر و رکیکتری استفاده
میکنند وآخرین دستاوردهای خود را به معرض تماشا میگذارند
کامران احمدپور
90: این روزها بازار فحش دادن در استادیومها داغ داغ است. البته خوشبختانه
هیچکدام از شهرها و استانها در این زمینه کم نیاورده و روز به روز از
شعارها و فحشهای آبدارتر و رکیکتری استفاده میکنند وآخرین دستاوردهای
خود را به معرض تماشا میگذارند و جالب اینجاست که خیلی از افراد،
رسانهها، مدیران عامل، سرمربیان و آدمها از این حرکت کاملا فرهنگی
استقبال کرده و به تماشاگر حق میدهند که هر چه از ذهنش خطور میکند به
زبانش جاری کند و فریاد بکشد! به نظر من در این چند ساله ما خودمان با دست
خودمان باعث بیتربیتتر شدن و جریتر شدن تماشاگرانمان شدهایم تا آنها
هم به خودشان حق بدهند هر کاری بکنند و تازه به آن افتخار هم کنند. حالا
کاری به این ندارم که یک مدیرعامل خودش ادعا میکند من 40-30 سال است که در
ورزشگاهها به داوران فحش میدهم، بلکه میخواهم یک سوزن به خودمان یعنی
رسانهها بزنم. مثلا قبل و بعد از هر داربی عادل فردوسیپور در برنامهاش
مدام از این میگوید که تماشاگر چون شب قبل از داربی بیرون در سوز و سرما
خوابیده حق دارد در مسابقه 90 دقیقه تمام فحش بدهد یا این که چون آبخوری
استادیومها مشکل دارد پس حق با آنهاست که هر رفتاری از خود بروز بدهند.
بله استادیومهای ما نواقصی دارند که حل آنها چندان هم مشکل نیست و تنها
سوءمدیریتهاست که باعث شده مسائل جزیی نظیر شیر آبخوری و... به یک معضل
بزرگ چند دههای تبدیل شود اما میخواهم شرایط تماشاگران ایران با اروپا و
دنیا را مقایسه کنم. البته عادل فردوسیپور و طرفدارانش که خدای فلسفه
سفسطهای هستند میخواهند بگویند این قیاس معالفارق است!! که البته نیست!
استدلال این عده همانند استدلال شترمرغی است که وقتی میگویند بپر میگوید
من شترم و وقتی میگویند بار ببر میگوید من مرغم! چطور عادل و این عده
همهچیز ما را با اروپا مقایسه و بعضا مسخره میکنند اما اینجا چون با
عقایدشان جور در نمیآید میگویند قیاس معالفارق! جل الخالق! کجای دنیا شب
قبل از داربی میآیند به تماشاگر جا و مکان و غذا بدهند؟ حالا من بافرهنگ
ایرانی – اسلامی خودمان کار ندارم که پر از این کارهای خوب است اما آیا در
داربی مثلا لندن یا الکلاسیکو شب قبل از بازی به تماشاگر جا و مکان و غذا
میدهند؟ نه اصلا و ابدا اینطور نیست بلکه تماشاگر برای مثال 750 کیلومتر
از مالاگا میکوبد و به مادرید میرود و اگر به بارسلون برود که بیشتر هم
میشود، حداقل 300-200 یورو کرایه قطار و اتوبوسش میشود، 100 یورو هم پول
بلیت میدهد و تازه وقتی به استادیوم میرود برای یک بطری کوچک آب 2 یورو و
برای یک ساندویچ در حدود 10 یورو پول خرج میکند در حالی که قیمت آب و
ساندویچ در بیرون از استادیوم حداقل نصف این قیمتهاست و بعد مینشیند از
بازی تیمش لذت میبرد و بعد از اتمام مسابقه اگر تیمش برد که چه بهتر و اگر
باخت روی پا میایستد و برای تیمش دست میزند و آرام و بی سر و صدا به
خانه برمیگردد! اما اینجا چی؟ در اینجا تماشاگران تیمها بعد از شکست
تیمشان جلوی دوربین برنامه 90 عربده میکشند که آره مثلا چی 20 کیلومتر!!!
راه آمدهام و ده هزار تومان پول بلیت دادهام و چهها و چهها و بعد به
خود حق میدهد به همه توهین کند و عربده بکشد. ما هم همه به آنها حق
میدهیم و تو دلمان میگوییم خب بیچاره راست میگوید! 20 کیلومتر اینها کجا
و 750 کیلومتر آنها کجا! هزینهای که آنها میکنند کجا و هزینهای که
تماشاگران ما میکنند کجا؟ تازه خیلی از تماشاگران هم یا اصلا پول بلیت
نمیدهند و قاچاقی به استادیومها میروند و به تیم مثلا مورد علاقهشان
اینگونه خیانت میکنند و تیم محبوبشان را از این درآمدزایی محروم میکنند
و خیلی از اوقات هم یا باشگاهها تماشاگران را به طور رایگان به
استادیومها راه میدهند یا قیمت واقعی آن را 50-40 درصدد و شاید هم بیشتر
پایینتر میآورند!
تمام حرف من این است؛ تماشاگرای که تازه معلوم نیست پول بلیت داده باشد یا
نه، حق ندارد به خاطر چند کیلومتر مسیر خانه تا استادیوم و صرف چند هزار
تومان دهنش را باز کند و به هر کسی خواست توهین کند. من منکر مشکلات
سختافزاری استادیومها، سیستم حمل و نقل و مشکلات اقتصادی مردم نیستم اما
اروپا و شرایط آنجا هم آن بهشتی نیست که عدهای دارند برای مردم توصیف
میکنند. آنجا باید یک عالمه پول خرج کنی تا یک بازی را ببینی با این تفاوت
که تماشاگر آنجا این همه توهین نمیکند و منت سر باشگاهش نمیگذارد. البته
این حق تماشاگر است که به او احترام گذاشته شود، صندلیها شمارهدار شوند،
استادیومها تمیز و مرتب و شیک باشند و سرویسهای بهداشتی کامل و مجهز و
تمیز باشند...