ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
همیشه «نوروز» و «نوسال»
داشتهایم. یک مقدار دنیا و روزگار عوض میشده است و مقدار بیشتر مردم
ایران و شرایط زندگی یا اقتصاد و سیاست و فرهنگمان در تحول و تلاطم دایم
بوده، نتوانستهایم به حد اعتدال و ثباتی که خودمان طالب و طراح آن باشیم
برسیم. برخوردهای ما با نوروز و کنش و واکنشهای طبقات مختلف مملکت بجای
تعادل، حالات تردید و تضاد پیدا میکرده است.
یک چیز پابرجا مانده است.
دعایی که نمیدانم منشأ و اصالت آن از کجا و از کی است ولی کاملا گویا و
زبان حال ما بوده است با آنکه هیچگاه تحقق نیافته است، مایوس نشده دایماً
آن را به همدیگر میگوییم و در کارتهای تبریک و تقویمها مینویسیم: یا
مقلب القلوب و الابصار/ یا محول الحول و الاحوال/ یا مدبر اللیل و النهار/
حول حالنا الی احسن الحال.