یارمحمدخان سهام الدوله (سردارمفخم) (ت 1254ق – م 1321ق)
یارمحمد خان سهام الدوله مشهور به سردار مفخم بجنوردی در سال 1254 قمری به دنیا آمد. وی فرزند یزدان قلی خان و برادرزاده جعفر قلی خان و حیدر خان حاکم قبلی بجنورد بوده است. پدرش چندی در تهران و سپس در دوران حکومت نصرت الدوله حاکم فارس به شیراز تبعید شد که در آنجا فوت و در جوار شاه چراغ مدفون گردید.
یارمحمد خان درسال 1289 پس از مرگ عمویش، حیدرقلی خان سهام الدوله در مدتی کمتر از یکسال نیابت و سرپرستی پسرعموی خردسال خود نجفعلی خان را عهده دار بود, مستقلاً به حکومت بجنورد استقرار یافته و حدود 37 سال با نهایت اقتدار در بجنورد و نواحی مجاور آن که گاهی تا حدود بهشهر و نیشابور را در بر می گرفت، حکومت کرد. یار محمد خان سهام الدوله که بعداً لقب « سردار مفخم» گرفت به سبب لیاقت و شایستگی که داشت حکومت استرآباد نیز به وی واگذار گردید. سهام الدودله به مناسبت قدرتی که در تامین امنیت شمال غربی خراسان و گرگان داشت مورد توجه شاه بود و به سبب این هوش و ذکاوت موقعیت ممتازی میان اولیای حکومت ایران کسب کرده بود. توجه خاص ناصرالدین شاه قاجار به حیدرقلی خان، جعفر قلی خان و یار محمد خان به دلیل تهاجم وسیع ترکمن ها به خراسان بود که علاوه بر تاخت و تاز، به گرفتن اسیر و تاراج قرا و شهرهای ایران مبادرت می ورزیدند که این تهاجمات با حمایت ضمنی روسها همراه بود. به همین منظور حمایت دولت وقت ایران قدرتهای محلی را در بر می گرفت که بخشی از آن در حوزه حکمرانی ایلخانان شادلو قرار داشت. طایفه های «تکه» و « تغورلی» که در سرزمین های خوش آب و هوا و حاصل خیز اترک سکنی گزیده بودند به زد و خورد با ایلغارها و چپاول ایلات و عشایر موجود در این مناطق و شهر بجنورد و روستاهای اطراف آن می پرداختند که اوج حملات آنان در زمان ناصرالدین شاه بود. برای سرکوبی آنان شاه، حاکم و رئیس ایل شادلوی بجنورد، جعفر قلی خان و پسرش یار محمد خان را مامور کرد. یار محمدخان ایلخانی شادلو در زمان خود از بزرگترین امرا و رجال ایران بود. او مردی شجاع، با سخاوت و با متانت بود. بجنورد در زمان او در اوج شکوفایی بود و تمام مردم از دل و جان او را دوست داشتند. بیمارستان کنونی بجنورد، تالار آیینه و بنای بش قارداش از یادگارهای اوست.
علی اکبر مرادیان (ت 1340ش – م 1364ش)
سردار شهید علی اکبر مرادیان در سال 1340 ش در اسفراین دیده به جهان گشود. پس از اخذ مدرک دیپلم، دوران خدمت مقدس سربازی را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اسفراین گذراند . پس از چند سال خدمت در سپاه پاسدارن ، به ترتیب به سمت مسئول بسیج، دفتر قضایی، پرسنلی و امور مالی، معاون فرمانده سپاه اسفراین و فرماندهی سپاه شهرستان اسفراین منصوب شد. چندین بار به جبهه های نبرد حق علیه باطل رفت و درعملیات میمک شدیدا مجروح شد طوری که عصب پای چپش قطع شد. سال 1362 ماموریتی از طرف سپاه پاسداران خراسان به وی محول شد و مدت شش ماه در سوریه انجام وظیفه کرد. افزون بر آنکه علاقه فراوان به خدمت در راه اسلام داشت یک قهرمان به تمام معنی بود و در کشتی محلی خراسان "کشتی چوخه" نیز در سراسر استان آوازه پهلوانی و به خصوص جوانمردی و برخورد اخلاق شایسته اش پیچیده بود. در بیشتر مسابقات کشتی ، جوایز و هدایا را به جبهه های جنگ اهدا می کرد و اعتقاد داشت باید همیشه در تقویت جبهه های جنگ و دفاع از اسلام تلاش کنیم . همواره تاکید می کرد :« قهرمانان و دلاوران واقعی شهدا هستند که در مقابل دشمن سینه هایشان را سپر کردند و تا پای جان مقاومت نمودند و جان به جان آفرین تسلیم کردند. پس سرمشق های ما شهدای عزیز هستند.» با وجودی که عصب پایش قطع بود و مسئولان اجازه رفتن به جبهه به وی نمی دادند ولی با اصرار فراوان ، در سال 1364 از اسفراین به جبهه جنگ رفت و در عملیات والفجر 8 در سمت قائم مقام یگان دریایی لشگر 5 نصر در شهر فاو ، با اصابت ترکش خمپاره به سرش، در بیست و دو اسفندماه 1364 به درجه رفیع شهادت نائل شد.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید علی اکبر مرادیان:
« ... ای عزیزان در زمان و موقعیتی هستیم که دقیقا تاریخ ورق خورده است و اسلام در برابر کفر قرار گرفته است. حسینیان در کربلای ایران جمع شده اند و حبیب بن مظاهرها و قاسم ها و عباس ها با سلاح ایمان و نعره الله اکبر و با قلب های آکنده از ایمان به الله چون کوه ثابت و استوار ایستاده اند و چون دریا خروش برآورده اند که هم خروش شان، جز رضای حق نیست، در یک سو، و یزیدیان خون آشام شهوت رانان بی غیرت که جز بوالهوسی و نوکری نمودن چیزی در سر ندارند و از اقصی نقاط عالم با انواع سلاح های مرگبار آنچنان اطراف ایشان جمع شده اند و در دیگر سو قرار گرفته اند. پس ای عزیزان این جنگ بین عرب و عجم نیست، جنگ بین اسلام و کفر است، جنگ بین دو عقیده متفاوت که از اول خلقت بشر بوده است، می باشد. همان طوری که در جنگ خندق هنگامی که حضرت علی(ع) در برابر عمرو بن عبدود قرار می گیرد رسول خدا می فرماید:امروز تمام ایمان، در برابر تمام کفر قرار گرفته است. و امروز دقیقا همان حالت پیش آمده است ... ای عزیزانی که پیامم را می شنوید به جای گریه بر من ، راهم را ادامه دهید . اما ای ابرکافران و ابرقدرتان بدانید که ما ملت ایران در مکتب حسین(ع) درس شهادت و شجاعت را فرا گرفته ایم و پشت سر امام بزرگوارمان و روحانیت و خط ولایت فقیه تا آخر ایستاده ایم و خواهیم ایستاد. بدانید ما داغ بندگی خدا را با گفتن : بسم الله الرحمن الرحیم بر خود نهاده ایم نه داغ بندگی و بردگی شما را، ما عزت و شرافت خودمان را با ریخته شدن خون سرخمان ثابت می کنیم و تن به ذلت بردگی شما فرومایگان نخواهیم داد. اگر تمام بمب های اتمی خود را بر سرمان بریزید آن قدر ثابت و استوار خواهیم ماند تا شما را از پای در آوریم.
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا اگر از یزید لبریز شود ما پشت به سالار شهیدان نکنیم
(جلال دوست، 1392، صص 93 به بعد)
علی اکبر مرادیان ,خراسان شمالی, مشاهیر ,مفاخر ,بزرگان ,بجنورد, اسفراین, شهید ,سردار گنج زیرخاکی دفینه
علی اکبر میرزایی (ت 1342ش – م 1365ش)
سردار شهید علی اکبر میرزایی در سال 1342 شمسی در روستای درق از توابع جاجرم دیده به جهان گشود. در دو سالگی بیماری سختی گرفت طوری که خانواده اش وی را نذر حضرت ابوالفضل (ع) کردند. قبل از ورود به مدرسه جهت یادگیری قرآن به مکتب رفت و پس از فراگیری قرآن وارد مدرسه شد. وی برای کار و فراگیری حرفه خیاطی، مدتی به شاهرود رفت. در دوران قبل از انقلاب در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت می کرد. با روحانیون روستا در ارتباط بود و در توزیع اعلامیه و نوارهای امام (ره) فعالیت داشت. پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج و استخدام سپاه درآمد. دوره آموزشی 45 روزه را در سال 1359 در پادگان شهید بهشتی بجنورد گذراند. وی ابتدا آر پی جی زن و سپس مسئول دسته و بعد فرمانده گروهان شد. سردار شهید علی اکبر میرزایی دوران آموزشی ویژه کردستان را در سال 61 در پادگان امام حسین(ع) گذراند و یک دوره ویژه را هم در سقز به پایان رساند. مدتی در تیپ ویژه شهدا بود و سپس به عنوان معاونت اطلاعات عملیات لشکر 5 نصر جهت شناسایی در کردستان و جنوب فعالیت می کرد. وی قبل از اعزام به جبهه مدتی در هلال احمر شیروان و مدتی هم در بهداری سپاه مشغول به کار شد. شهید علی اکبر میرزایی در عملیات های مختلف از جمله والفجر 2 ، 3 ، 4 ، 8 ،بدر، فتح المبین، میمک، طریق القدس و پاکسازی کردستان حضور داشت و دو بار در مناطق، تپه اکبر و فتح خرمشهر مجروح شد. سرانجام این سردار والامقام در 31 اردیبهشت 1365 در منطقه مهران و در عملیات شناسایی به درجه رفیع شهادت نائل شد.
فرازی از وصایای شهید میرزایی:
« هر کس که شهید شد برادر یا اقوام نباید اسلحه او را زمین بگذارند. حامی انقلاب باشید. زینب وار باشید. حامی خون شهیدان باشید. پیرو خط امام باشید و امام را تنها نگذارید. همیشه نماز اول وقت را باید اقامه کرد. بر گرد ولایت طواف کنید. در راه ولایت کوشش کنید و در راه ولایت جان دهید.»
(جلال دوست، 1392، ص 111)
دانلودکتاب جامع آموزش گنج یابی
علی اکبر میرزایی ,خراسان شمالی ,مشاهیر, مفاخر ,بزرگان ,شهید ,سردار ,بجنورد ,جاجرم گنج زیرخاکی دفینه طلایاب